سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ازدواج با فامیل خوب است یا غریبه؟

ازدواج فامیلی در بستری از روابط اجتماعی و در قالبی شکل یافته و با برخی ویژگی‏های فرهنگی به آن معنا بخشیده می‏شود.

ازدواج با فامیل خوب است یا غریبه؟

ازدواج فامیلی

بنابراین، برای درک چند و چون ازدواج فامیلی در ایران و نیز چرایی ازدیاد آن، باید به مداقه در عرصه روابط اجتماعی موجود در کشور و ملاحظات اجتماعی مربوط به آن، به‏عنوان بستر شکل دهنده و به ابعاد و ویژگی‏های فرهنگی که به آن معنا می‏بخشند، بپردازیم.

به طورکلی الگوهای مختلفی در نحوه گزینش همسر در جوامع گوناگون وجود دارد. ازدواج فامیلی یا خویشاوندی گونه‏ای دیرپا از ازدواج است که آن را ذیل الگوی درون همسری (انتخاب همسر از درون گروه، قشر یا منطقه جغرافیایی خاص) طبقه‌بندی می‏کنند.

 این نوع ازدواج به‏ سبب محدودیت در ارتباطات و کوچک بودن شبکه‏های اجتماعی، قدرت شبکه‏های خویشاوندی، حفظ محدوده خانوادگی و قبیله‏ای، کسب حمایت اجتماعی طایفه و قبیله، برخی ملاحظات اقتصادی مانند حفظ مال و اموال موروثی، حفظ سرمایه وکسب و پیشه پدری و همچنین برخی ملاحظات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دیگر که از جامعه‏ای تا جامعه دیگر متفاوت است، درگذشته رواج داشته است که با ایجاد تغییرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، افزایش ارتباطات، گسترش مناسبات اجتماعی، تنوع‌یابی علایق و نگرش‏ها بتدریج از رواج آن –البته با شدت و ضعف‏های متفاوت- کاسته شده است.

با وجود هشدارهای پزشکی هنوز گرایش به ازدواج فامیلی در جامعه ما بالاست. علت چیست؟

اما مسأله اینجاست که با وجود تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هنوز هم ازدواج فامیلی سهم مهمی در نوع همسرگزینی در جامعه ایرانی دارد که البته این امر تا حدی در کشورهای منطقه خاورمیانه، جنوب و جنوب شرقی آسیا دیده می‏شود.

 یکی از مؤلفه های مهم در این زمینه شبکه‏های خویشاوندی است. از دیرباز شبکه خویشاوندی نقش مهمی را در کلیت زندگی هر یک از افراد جامعه بازی می‏کرد که در جامعه ما با وجود تغییرات اجتماعی و فرهنگی فراوان و تسریع روزافزون آنها به‏علت شکل‏ نگرفتن ساخت‏های قدرتمند جایگزین، هنوز هم جایگاه شبکه‏های خویشاوندی در بسیاری موارد و آن هم بیشتر در شهرهای کوچک و روستاها حفظ شده است که خود در حفظ جایگاه الگوی ازدواج فامیلی نقش مهمی را ایفا می‏کند.

از سوی دیگر، با توجه به جایگاه مهم شبکه خویشاوندی در مناسبات اجتماعی بویژه در شهرهای کوچک و روستاها طبعاً ازدواج فامیلی امکان جلب حمایت اجتماعی خویشاوندان را نیز به همراه دارد.

همچنین، فراوانی قابل توجه الگوی ازدواج فامیلی می‏تواند ناشی از پایین بودن اعتماد اجتماعی به‏عنوان یکی از مهم‏ترین مؤلفه‏های سرمایه اجتماعی در جامعه باشد، چنانکه فرد در گزینش همسر به‏علت اعتماد بیشتر به نزدیکان از یک‏سو و پایین بودن اعتماد اجتماعی به سایر افرادی که در دایره همسرگزینی وی قرار می‏گیرند به ازدواج فامیلی یا خویشاوندی روی می‏آورد.

در این میان، ملاحظات و مقوله‌هایی چون استحکام روابط خانوادگی، تقلیل مشکلات و همنوایی در تشریفات و مقدمات ازدواج در بین دو خانواده –که وجود مشکلات اقتصادی و نیز بیکاری یا درآمد پایین برخی جوانان و هزینه‏های سرسام‏آور ازدواج نقش این عامل را برجسته می‏سازد- استحکام بیشتر زندگی به‏دلیل وجود روابط اجتماعی چند وجهی، مکانیزم‏های حمایتی و همگونی‏های ارزشی-فرهنگی و کاهش امکان طلاق از جمله عواملی است که می‏تواند در گزینش الگوی ازدواج فامیلی بسیار مؤثر باشد. البته ملاحظات و ویژگی‏های فرهنگی نیز در بالا بودن درصد ازدواج فامیلی در کشور نقش دارند.

چه دید فرهنگی نسبت به ازدواج فامیلی در جامعه نفوذ دارد؟

از بُعد فرهنگی، وقتی ضرب‏المثل‏ها، آداب و رسوم و باورهای عامیانه جامعه‏ای را مطالعه کنید، به‏صورت خودکار چیزهایی که در جامعه پسندیده یا ناپسند است، مشخص می‏شود.

مثل همین که می‏گویند «عقد دخترعمو پسرعمو در آسمان‏ها بسته شده» یا در هنجارهای اجتماعی‌مان می‏بینیم، مثلاً «دختر زیبایی در فامیل وجود دارد، مادربزرگ می‏گوید حیف نیست ما دخترمان را به غریبه بدهیم»، یعنی به دختر مانند یک دارایی نگاه می‏شود.

 حتی در بسیاری موارد و در نگاه اول، نظر مثبت چندانی مابین دو طرف وجود ندارد، اما به‏علت فشارهای اعمال شده از سوی شبکه خویشاوندی و استمرار آن، ازدواج انجام می‏شود، یا در باوری مرسوم این اعتقاد وجود دارد «تا دختر خودمان در فامیل مانده چرا از غریبه دختر بگیریم».

مقوله‏ای دیگر که در ازدواج فامیلی و میزان گرایش به آن قابل طرح است، مقوله قومیت است. به نحوی که بنابر پژوهش‌های انجام شده از هر 5 ازدواج قوم بلوچ، 4 ازدواج در میان فامیل و خویشاوندان صورت گرفته در حالی که به شکلی کاملاً معکوس در قوم گیلک از هر 5 ازدواج، 4 ازدواج در زمره ازدواج فامیلی یا خویشاوندی قرار نمی‌گیرد.

با وجود هشدارهای پزشکی هنوز گرایش به ازدواج فامیلی در جامعه ما بالاست. علت چیست؟

 این میزان – سهم ازدواج فامیلی- در میان قوم کرد تقریباً بینابین بوده و 50 درصد ازدواج‌ها را ازدواج فامیلی تشکیل می‌دهد که این دامنه تغییر در میان اقوام خود منبعث از هنجارها و ارزش‌های فرهنگی موجود در هر یک از آنهاست.

در واقع، مجموعه این باورها، ارزش‏ها و هنجارها و آداب و رسوم در راه معنابخشی به ازدواج فامیلی نقش مهمی ایفا می‏کنند و در موازات ملاحظات اجتماعی که ذکر شد به‏عنوان مکمل و تعیین کننده‏ای تأثیرگذار در ماندگاری این الگوی همسرگزینی عمل می‏کنند.

حال با توجه به ملاحظات اجتماعی و نیز ابعاد فرهنگی که ذکر شد، ازدواج فامیلی با وجود هشدارهای موجود به‏عنوان یک الگوی همسرگزینی معمول بویژه در مناطق روستایی و شهرهای کوچک رواج دارد که تنها راه کاهش آن، آگاهی بخشی به جامعه به اشکال مختلف و البته با توجه به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی آن است.

چرا حرف مشاوران ژنتیک شنیده نمی‌شود؟

ازدواج اساساً امری اجتماعی است. مسأله مهم در این زمینه آن است که ازدواج فامیلی به عنوان یک مسأله چندوجهی درنظر گرفته نمی‏شود، چراکه وجود یک مسأله چند وجهی، راهبردی چندوجهی را برای حل یا تقلیل آن می‏طلبد و یک رویکرد تک‏وجهی مثلاً رویکرد ژنتیک محور نمی‏تواند مسأله‏ای چند وجهی چون رواج ازدواج فامیلی که ابعاد اجتماعی و فرهنگی در آن نقش مهمی را بازی می‏کنند، حل کند.

در این زمینه چه راهکارهایی وجود دارد؟

یکی از راهکارها در این زمینه آن است که مشاورهایی از همان فرهنگ تربیت شوند و با همان زبان با آنها صحبت کنند و با ارزش‏ها و نگرش‏های آن جامعه آشنا باشند.

مسأله دیگر آن است که ملاحظات اجتماعی و ارزش‏ها و هنجارهای تقویت‌کننده ازدواج فامیلی در هر فرهنگ، قوم و منطقه جغرافیایی نسبت به فرهنگ یا منطقه دیگر متفاوت بوده و طبعاً نمی‏توان یک نسخه واحد در راه آگاهی بخشی نسبت به عواقب ازدواج فامیلی در کل کشور پیچید.

به‏عبارتی دیگر، مشکل ما این است که در مشاوره، مسأله فرهنگ را در نظر نمی‏گیریم. نحوه آگاهی بخشی به جامعه درباره امتناع از ازدواج فامیلی قطعاً باید در سیستان و بلوچستان، با کرمانشاه و کردستان فرق داشته باشد.

ما باید در هر قوم، منطقه جغرافیایی و خرده فرهنگی، اول بفهمیم چرا ازدواج فامیلی انجام می‏شود و چه موارد ارزشی و نگرشی در پشت آن وجود دارد و بعد، دنبال عادی‏سازی آن ارزش‏ها و نگرش‏ها و جایگزین کردن ارزش‏های مؤثر بر الگوی ازدواج مطلوب و آگاهانه به جای آنها باشیم.

موضوع دیگر که باید در اینجا به آن اشاره کرد این است که صرف آگاهی‏بخشی به جامعه کافی نبوده و باید در راه ملموس کردن و درونی کردن این آگاهی‏ها به نحوی که به یک خودآگاهی اجتماعی تبدیل شود، حرکت کنیم، چراکه در شرایط کنونی نیز تا حدی آگاهی به عواقب ازدواج فامیلی در جامعه وجود دارد، اما از آنجا که به یک خودآگاهی تبدیل نشده و در افراد جامعه درونی نشده است، در تأثیرگذاری بر امتناع از ازدواج فامیلی چندان مؤثر نیست که این امر نیز خود با توجه به بسترهای اجتماعی و با درنظر گرفتن ملاحظات فرهنگی امکان پذیر است.

باید به این نکته نیز اشاره کرد که به موازات آگاهی بخشی نسبت به امتناع از ازدواج فامیلی به‏عنوان یک هنجار منفی باید الگوی ازدواج مطلوب و آگاهانه –البته با توجه به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی موجود- به‏عنوان یک هنجار جایگزین مثبت ترویج شود.

به اعتقاد شما در این زمینه باید کار تیمی انجام شود؟

یک مشکل اساسی ما این است که برخلاف کشورهای دیگر در مسائل چندوجهی، تنها از بُعد پزشکی وارد می‏شویم و اگر علوم دیگر هم وارد می‏شوند با سطح پایینی از آنها روبه‌رو هستیم و به مسائل چندوجهی از چند زاویه نگاه نمی‏شود این کار یا تأثیری منفی به همراه خواهد داشت یا حداقل تأثیر مناسبی نخواهد داشت.

 بنابراین، نه تنها باید در این زمینه کار گروهی انجام شود بلکه بدون انجام کارگروهی نتیجه خاصی حاصل نشده یا سطحی و گذرا خواهد بود.

نقش اعتقادات دینی را در این زمینه چگونه می‌بینید؟

بدون تردید از آنجا که دین و امور مترتب بر آن سهم مهمی از فرهنگ جامعه ما را تشکیل می‏دهد پس مقوله دین ظرفیتی بسیار مهم در زمینه آگاهی بخشی نسبت به ازدواج فامیلی و ترویج یا امتناع از آن ‏دارد. در این زمینه ابتدا باید نگاه دین به ازدواج فامیلی مشخص شود.

 از سوی دیگر، اگر قرار باشد که امتناع از ازدواج فامیلی و تقلیل میزان آن در جامعه به‏سبب عواقب موجود مدنظر قرار گیرد طبعاً علمای دین می‏توانند با توجه به عمق داشتن باورهای مذهبی و نیز بافت‏های ارزشی در بطن و متن حیات اجتماعی در این زمینه بسیار تأثیرگذار باشند.

شما نیز موافقید که برای کنترل معلولیت‌های ژنتیکی باید ازدواج فامیلی را کنترل کرد؟

این یک فرض پذیرفته شده در علم ژنتیک است که عامل نزدیک به 50 درصد از معلولیت‏ها، ازدواج فامیلی یا خویشاوندی است. از سوی دیگر، بنابر آمارهای موجود، ازدواج‏های فامیلی حدود 40 درصد از ازدواج‏ها در کشور را تشکیل می‏دهند.

 بنابراین، با کاهش میزان ازدواج فامیلی می‏توان از میزان معلولیت در نسل آینده جامعه کاست. اما باید به این نکته نیز توجه داشت که نباید کلیت مبحث ازدواج فامیلی و ترویج یا امتناع از آن را تنها به کنترل معلولیت‏های ژنتیکی تقلیل داده و ملاحظات اجتماعی و هنجارهای ارزشی- فرهنگی تقویت‌کننده آن را نادیده گرفت و به‏شکلی تک بُعدی و تنها با دید ژنتیک به آن نگریست.

 نکته دیگر آنکه نباید به‌واسطه تلاش در جهت کاهش میزان ازدواج فامیلی آن را به‏عنوان یک امر ترس‏آور و بسیار منفی طرح کرد، به‏صورتی که مثلاً با انتخاب الگوی ازدواج فامیلی، به‏علت بازنمایی منفی فراوان آن، زوجین دیگر معلول شدن فرزند خود را قطعی دانسته و ضمن دلسرد شدن از زندگی، سراغ مشاوره ژنتیک و سایر راهکارهای پیشگیری از تولد فرزند معلول نرفته و به‏طوری دائمی در اضطراب به دنیا آمدن چنین فرزندی به زندگی خود ادامه دهند


آفت رابطه زناشویی را می شناسید؟

افسردگی و استفاده از داروهای روان گردان از عوامل مؤثر در سرد مزاجی باشد

آفت رابطه زناشویی را می شناسید


لباس های شیک و زیبا

 

سرد مزاجی، یکی از آفت های روابط زناشویی 

اختلال کاهش میل جنسی
روابط زناشویی  مقدس‌ترین و مهم‌ترین بخش زندگی هر زوج را تشکیل می‌دهد و این تقدس از زمانی آغاز می‌شود که دختر و پسر با یکدیگر پیمان زناشویی می‌بندند. ولی دریای متلاطم زندگی گاه این آرامش را طوفانی کرده و تفاهم لازم بین زن و شوهر را از بین می‌برد. گاهی اوقات یکی از زوجین یا هر دو تمایل خود را به جنس مخالف از دست داده یا این حس در آنها کم رنگ می‌شود که در واقع نوعی اختلال به شمار می‌رود.

 

«اختلال کاهش تمایل جنسی» یا «سرد مزاجی» به جنس مخالف احساس مخربی نسبت به شریک زندگی است که گاه می‌تواند روابط زناشویی  را به مسیرهای باریک و سختی سوق دهد. این اختلال در میان زوجین رواج بسیاری داشته و در هر دو جنس مشاهده می‌شود ولی در زنان شیوع بیشتری دارد.

 

به طور کلی، سرد مزاجی حالتی است که طی آن فرد مبتلا تمایل بسیار کمی به برقراری ارتباط جنسی و تماس بدنی با همسر خود نشان داده و در شروع رابطه نسبت به بروز واکنش مناسبی به فعالیت‌های جنسی همسرش بی‎تفاوت است. این اختلال زمانی به وضوح خود را نشان می‌دهد که فرد مبتلا دچار پریشانی و نگرانی یا بی‌ثباتی شخصیتی می‌شود. افراد سرد مزاج اغلب در مواجهه با چنین موقعیت‌هایی، واکنش‌های استرسی و بیمارگونه از خود نشان داده و به عبارتی، سرد مزاجی نتیجه عوامل فیزیکی یا عاطفی است که در فرد بروز می‌کند.

 

علل سرد مزاجی و عدم تمایل به رابطه جنسی
سرد مزاجی در مراحل ابتدایی به گونه‌ای ظاهر می‌شود که فرد تنها دچار کاهش میل جنسی به همسرش شده و به مرور این تمایل در وی کم رنگتر و گاهی حتی جای خود را به تنفر می‌دهد. محققان بر این باورند که بسیاری از سرد مزاجی ها ریشه در آسیب‌های جنسی از قبیل سوء استفاده‌های جنسی یا تجاوز در سال‌های قبل دارد. یکی از دلایلی که می‌تواند در این حالت مؤثر باشد، تجربه رابطه دردناک یا شکست در داشتن رابطه جنسی قبلی است که با تداعی شدنش فرد را از برقراری ارتباط جدید باز می‌دارد.

 

در برخی موارد نادر، مشکل سرد مزاجی در زنان و مردان از میزان ناکافی هورمون جنسی تستوسترون ایجاد می‌شود که باید به دنبال درمان بود. بخشی از سرد مزاجی و عدم تمایل به برقراری رابطه جنسی با همسر به دنبال خستگی مفرط ناشی از کار روزانه بروز می‌کند.
علاوه بر این، افسردگی و استفاده از داروهای روان گردان یا داروهای پایین آورنده فشار خون و نیز کمبود هورمون‌های جنسی می‌تواند از عوامل مؤثر در سرد مزاجی باشد.


این حالت گاه تا جایی پیش می‌رود که در عملکرد طبیعی اندام‌های بدن تاثیر می‌گذارد.  به عنوان مثال، سرد مزاجی در مردان یا زنان ممکن است باعث اختلال در فعالیت اندام‌های تناسلی و عدم برقراری رابطه مناسب شده و در نتیجه انقباض و انبساط لازم در زمان برقراری رابطه جنسی به درستی صورت نگرفته و به مرور باعث کناره‌گیری طرف مقابل شده و رفته رفته مشکل پیچیده‌تر می‌گردد. عدم احساس خوب و راحت در زمان برقراری رابطه، یکی دیگر از عللی است که باعث غیر فعال شدن یکی از زوجین در طول ارتباط و سپس عدم تمایل به ادامه می‌شود.

 

تاخیر در بلوغ جنسی  از دیگر عواملی است که منجر به کاهش تمایل جنسی مردان و زنان می‌شود. این حالت به گونه‌ای است که با وجود رسیدن به بلوغ جنسی اما اندام تناسلی پسران و دختران از نظر ظاهری به بلوغ نرسیده و آماده برقراری ارتباط نیست. این امر می‌تواند باعث تجربه ناموفق در برقراری رابطه جنسی شده و هر یک از زوجین را سرد مزاج نماید.

گاهی مشکل سرد مزاجی به علت ناکافی بودن هورمون جنسی تستوسترون ایجاد می‌شود

 

این حالت معمولا به دلایلی چون اختلالات ژنتیکی خانوادگی مانند ابتلا به («سندروم ترنر» در زنان (به طور طبیعی، زنان دارای دو عدد کروموزوم جنسی X هستند، اما در این سندرم، زنان دارای یک عدد کروموزوم X هستند، یا یکی از کروموزوم‌های X ناقص است) و «سندروم کلاین فلتر» در مردان (بیماری ژنتیکی است که فرد مبتلا به آن دارای ناهنجاری‌های کروموزومی است. در این بیماری فرزندان پسر به دنیا آمده دارای یک کروموزوم  x  اضافی هستند) و نیز اختلالات سیستم عصبی مرکزی مرتبط با ترشح هورمون‌های جنسی ایجاد می‌شود.


افراد سرد مزاج غالبا به رغم عملکرد طبیعی دستگاه تناسلی، تمایلی به برقراری ارتباط نداشته و در طول زندگی مشترکروابط زناشویی  خاصی نیز بین زن و مرد برقرار نمی‌شود.  همین امر به مرور زمان  باعث دور افتادگی آنها از هم و در مراحل بعدی جدایی و طلاق می‌شود.


از آن جایی که علل نهفته بسیاری از جدایی‌ها در جامعه جهانی امروز ناشی از عدم تمایل به همسر یا همان سرد مزاجی یکی از زوجین یا هر دوی آنهاست، باید با مشاوره صحیح و به موقع مانع از اتفاقات ناگواری شد که ممکن است در ادامه این مسیر برای زوجین رخ دهد. شناخت و آگاهی از سطح توقعات جنسی می‌تواند یکی از مؤثرترین راه کارهایی باشد که باید در نظر گرفت.

 

مشاوره‌های پزشکی سعی در بهبود روابط زن و مرد دارد تا  تمایلات جنسی آنها را نسبت به یکدیگر افزایش دهد. طبیعتا داشتن روابط زناشویی  صحیح به شاد بودن و داشتن خانواده‌ای سالم و به دور از تنش کمک شایانی می‌کند و همین امر به طور ناخودآگاه بر آرامش جامعه نیز تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین درمان سرد مزاجی را هرگز پشت گوش نیانداخته و با مشاهده نخستین علائم و کاهش تمایلات به پزشک مراجعه کنید.


زنان و عدم تمایل به برقراری رابطه جنسی
بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد، زنان بیش از مردان گرفتار سرد مزاجی و عدم تمایل به برقراری روابط جنسی با همسرانشان هستند. کاهش سطح ترشح هورمون‌های جنسی و استرس‌های شغلی عواملی هستند که این حالت را ایجاد یا حتی تشدید می‌کنند. به طور تقریبی، حدود یک سوم از زنان 18 تا 59 سال از سرد مزاجی رنج می‌برند که بخشی از آن تنها به موضوعات روحی و فکری باز نمی‌گردد بلکه گاهی باعث بروز مشکلات جسمی نیز می‌شود. برقراری روابط زناشویی  در زنان عموما فرآیند پیچیده‌ای داشته و کوچک‌ترین نقصی در این سیستم، آن را مختل می‌کند.

 

در واقع، تمایل به برقراری روابط جنسی با همسران دارای فرآیند بیولوژیکی است که خود انگیخته بوده و به نوعی تفکر آدمی نقش مؤثری در این امر ایفا می‌کند و به عبارتی بدن برای شروع رابطه باید اعلام آمادگی کند. طبیعتا با افزایش سن و پاره‌ای از عواملی که بیان شد، سیگنال‌های لازم به مغز نرسیده و فرد تمایلی به برقراری ارتباط جنسی با همسر خود را ندارد.

سلامت


چگونه کمتر از یک هفته حسادت را کنار بگذاریم؟

دوست‌تان با کلی ذوق و شوق به شما می‌گوید که یک خانه بزرگ و زیبا خریده. به جای آن‌که خوشحال شوید، آهی می‌کشید و اخم‌های‌تان درهم می‌رود. ماشین تازه همسایه‌تان را از پنجره می‌بینید و افسوس می‌خورید که چرا شما چنین اتومبیلی ندارید. شخصی به شما خبر می‌دهد که فلان همکلاسی دانشگاهی شغل خوبی دارد و درآمدش چندین برابر شماست.

چگونه کمتر از یک هفته حسادت را کنار بگذاریم؟


از بین بردن حسادت

ناگهان دنیا روی سرتان خراب می‌شود.همه اینها بهانه‌های خوبی برای «حسادت » هستند. ممکن است در موقعیت‌هایی مشابه این موارد چنین احساسی به شما هم دست بدهد که شاید اغلب ما کم و بیش آن را تجربه کرده باشیم. گاهی اوقات این احساس آنقدر شدت می‌گیرد که می‌تواند به شما و اطرافیان‌تان صدمه بزند؛بنابراین اگر فرد حسودی هستید بهتر است عزم‌تان را جزم کنید و این عادت را کم کم کنار بگذارید. در اینجا یک برنامه پیش روی شماست تا با دنبال کردن آن بتوانید آتش حسادت‌تان را فروکش کنید و بدون حسادت به دیگران از زندگی بیشتر لذت ببرید.

با حسادت زنانه کنار بیایید

روز اول:اعتماد به نفس‌تان را تقویت کنید
در اولین روز از برنامه باید با خودتان روراست باشید و درباره احساس حسادت در وجودتان به درستی قضاوت کنید. برای بیشتر افراد حسادت مقطعی و زودگذر است اما گاهی اوقات آنقدر شدید می‌شود که شادی و نشاط زندگی را نابود می‌کند. پس خاطرات گذشته را مرور کنید و روزهایی را به یاد بیاورید که از شدت حسادت، ناراحت و دمق بوده‌اید و حتی به موفقیت‌ها و پیشرفت‌های صمیمی‌ترین دوست‌تان هم حسادت کرده‌اید.

یکی از مهم‌ترین قدم‌ها برای دور شدن از حس حسادت این است که اعتماد به‌نفس‌تان را تقویت کنید. پس هر کاری که از دست‌تان برمی‌آید، انجام دهید تا اعتماد به نفس‌تان به تدریج بیشتر و بیشتر شود. به‌طور مثال می‌توانید از همین امروز تصمیم بگیرید که در یک یا چند زمینه مختلف متخصص شوید، ورزش را در برنامه روزانه‌تان بگنجانید و با یادآوری موفقیت‌های خوب گذشته سعی کنید آنها را با انگیزه بیشترتکرار کنید. وقتی نسبت به خودتان اعتماد به نفس کافی ندارید، توانایی و امکانات‌تان را دست‌کم می‌گیرید و به دیگران حسادت می‌کنید.در صورت نیاز مشورت با روانشناس را از یاد نبرید.

روز دوم:توانایی‌های‌تان را بشناسید
در گام بعدی خودتان را از گذشته بیشتر دوست داشته باشید و به وجودتان بها دهید. با کمی فکر کردن حتما می‌توانید  خودتان را بهتر بشناسید و  توانایی‌های‌تان را به اوج برسانید. مدام به خودتان بگویید: «من هم می‌توانم با سعی و کوشش به هر چه می‌خواهم برسم.  دلیلی ندارد حسادت کنم.» در راه رسیدن به خواسته‌های معقول تمام تلاش‌تان را به کار ببرید و حسابی عزم‌تان را جزم کنید. حسادت در افرادی بیشتر ایجاد می‌شود که به جای پرورش توانایی‌های خود، مدام زندگی دیگران را جست‌وجو می‌کنند تا ببینند زندگی آنها چه نتایجی داشته است. اگرخودتان را فردی توانا بدانید، به دست‌یافته‌های دیگران حسادت نمی‌کنید.

شاید به تازگی با شنیدن موفقیت یکی از افراد فامیل شعله‌های حسادت درون‌تان روشن شده باشد. در چنین مواقعی بهترین کار این است که به جای حسادت، به خودتان ببالید.

پیش خودتان به این موضوع فکر کنید:«موفقیت او باعث افتخار من است. می‌توانم به خاطر این موضوع به خودم و خانواده‌ام افتخار کنم. هر قدر که افراد خانواده و اطرافیان پیروزی‌های بیشتری به دست آورند،در مواقعی که به آنها نیاز دارم، بهتر می‌توانند از من حمایت کنند.» با این طرز فکر شما هم خودتان را در این موفقیت‌ها سهیم می‌دانید و کمتر حسادت می‌کنید.

روز سوم:من چقدر خوشبختم
حتی اگر فکر می‌کنید همای سعادت روی شانه‌های یکی از نزدیکان‌تان نشسته، باز هم نمی‌توانید به‌طور قاطع بگویید او کاملا خوشبخت است.

 خوشبختی واژه‌ای است که خیلی از ما برای داشتن آن به دیگران حسادت می‌کنیم اما باید یاد بگیریم بدون حسادت به دیگران هم می‌شود خوشبخت بود.

 خوشبخت بودن فرمول ساده‌ای دارد. اگر از داشته‌ها و چیزهایی که در زندگی به دست می‌آورید، لذت ببرید، شما هم خوشبخت می‌شوید. پس همین حالا یک قلم و کاغذ ‌بردارید و خوشبختی‌های کوچک و بزرگ‌تان را یادداشت کنید؛ هر روز به آنها نگاه کنید و در ذهن‌تان تکرار کنید:«بی‌نیاز از حسادت به دیگران، خوشبختم.»

یکی از راه‌هایی که می‌تواند حسادت شما را تشدید کند، بدگویی و بدبینی است. یادتان باشد که بین صحبت‌های دو یا چند نفره زمینه خیلی از حسادت‌ها شکل می‌گیرد چون ممکن است نسبت به یک شخص خاص نظر منفی پیدا کنید یا حسادت سایرین این حس را در شما هم بیدار کند. درست که بعضی وقت‌ها فرصت مناسبی فراهم می‌شود تا از هر دری سخن بگویید اما از جمع‌هایی که شما را به غیبت کردن تشویق می‌کنند، فاصله بگیرید و این باور خودتان را محکم بچسبید.

 بهانه‌های برای حسادت

تمرین کنید که برای جلوگیری از حسادت برای خودتان دلایلی قانع‌کننده بتراشید‎

 روز چهارم:شکرگزار باشید
قدر نعمت‌ها و داشته‌های‌تان را بدانید و همیشه شکرگزار باشید. اگر در زندگی چیزی را به دست نیاورده‌اید شاید به اندازه کافی کوشش نکرده‌اید.

به هر حال حسادت فایده‌ای ندارد. امشب قبل از خواب یک برنامه ویژه دارید. چند دقیقه وقت بگذارید و تمام چیزهای خوبی را که در دنیا دارید، یکی یکی به یاد بیاورید. بعد به خاطر تمام این نعمت‌ها از خدا تشکر کنید. هر وقت در شرف یک حسادت درست و حسابی بودید، این نعمت‌ها را که برخی از آنها فقط منحصر به شماست، از ذهن‌تان بگذرانید و از داشته‌های‌تان راضی‌تر باشید.

تصور نکنید که کسی از حسادت‌تان خبردار نمی‌شود. گاهی اوقات واکنش شما هنگام حسادت آنقدر واضح و مشخص است که نمی‌توانید آن را پنهان کنید.

 ممکن است خشمگین شوید، افسردگی سراغ‌تان بیاید یا اینکه دست به اقدام نادرستی بزنید که رابط شما با دیگران را به‌کلی متلاطم کند؛ بنابراین در این روز اگر مورد حسادت برانگیزی برای‌تان پیش آمد، به ارزش روابط خودتان با دیگر بیشتر فکر کنید و یادتان باشد که ممکن است حلقه ارتباطی شما با دیگران روز به روز کوچک‌تر شود. یک راه خوب این است که به جای حسادت، یک لبخند بزرگ روی لب‌تان بنشانید، شادی دیگران را به درون‌تان راه دهید و به جای حسادت، بیشتر محبت کنید.

روز پنجم:مقایسه ممنوع
تحت هیچ شرایطی خودتان را با دیگران مقایسه نکنید چون این کاربه حسادت شما دامن می‌زند. همیشه شرایط را با توجه به استعداد و توانایی‌های خودتان بسنجید و از اینکه شبیه دیگری نیستید، غصه نخورید. به جای مقایسه به نیروی درون‌تان اعتماد کنید و حسرت به دل زندگی دیگران نباشید. نسبت به ارزش‌های واقعی خودتان آگاهی داشته باشید. جایگاه و شرایط اجتماعی‌تان را بپذیرید و به آنچه در زندگی دارید، افتخار کنید. در این‌ صورت حسادت وجودتان کم‌کم خاموش می‌شود و دیگران به زندگی شما غبطه می‌خورند.

یادتان باشد که دنیا همیشه روی انگشتان شما نمی‌چرخد و همیشه همه چیز طبق میل و خواسته‌تان پیش نمی‌رود؛ بنابراین کاملا طبیعی است که شما هم مانند خیلی از مردم در زندگی کمبودهایی داشته باشید و برای داشتن امکانات بهتر رویاپردازی کنید. به هر حال باید با واقعیت کنار بیایید و به خاطر برخی از کمبودها، اعتماد به نفس‌تان را از دست ندهید و اهداف‌تان را نبازید. قبول کنید که این کاستی‌ها انگیزه خوبی برای تلاش و پشتکار هستند و نباید به خاطرشان به دیگران حسادت کنید.

روز ششم:بازنگری ایده‌آل‌ها
شاید ریشه حسادت شما در این باشد که از وضعیت موجود ناراضی و به دنبال شرایط بهتری هستید. ممکن است وضعیت ایده‌آلی را در ذهن‌تان تعریف کرده باشید و چون به آن نمی‌رسید،به افرادی که ایده‌آل‌های شما را دارند، حسادت ‌کنید.

در اینجا بهترین زمان است تا به آرمان‌های‌تان از زاویه دیگری نگاه و آنها را مجددا بررسی کنید. افکار کلیشه‌ای و تبلیغات جامعه را از ذهن‌تان دور کنید و براساس واقعیت‌های موجود اهداف تازه‌ای را برای خودتان انتخاب کنید که با توجه به توانایی‌های‌تان، دور از دسترس نباشند.

گاهی اوقات وقتی خبری را می‌شنوید که انتظارش را ندارید، غافلگیر می‌شوید و حس حسادت‌تان گل می‌کند؛ بنابراین بهترین راه این است که در یک موقعیت حسادت برانگیز دوست‌تان را در ذهن مجسم کنید. بعد ببینید که به چه دلیل ممکن است به او حسادت کنید.

حالا به خودتان بگویید: «دلیلی برای حسادت به چنین فردی وجود ندارد چون من هم می‌توانم برای رسیدن به این هدف تلاش کنم یا اینکه این موضوع اصلا با ارزش‌ها و توانایی‌های من جور در نمی‌آید و لزومی ندارد به آن حسادت کنم.» به هر حال باید به هر شکلی تمرین کنید که برای جلوگیری از حسادت برای خودتان دلایلی قانع‌کننده بتراشید.

مجله زندگی ایده آل


نسخه های خانگی برای هاله سیاه دور چشم!

چگونه می توان سیاهی دورچشم را درمان کرد و با چه عواملی این عارضه به وجود می آید؟

نسخه های خانگی برای هاله سیاه دور چشم

درمان گودی چشم

روش های درمانی خانگی برای گودی چشم کدامند چگونه می توانیم از ماندگار شدن تیرگی دور چشم پیشگیری کنیم
  سیاهی دور چشم و گودی چشم بدون شک ظاهر صورت را کمی زشت و خسته می‌کند. علت اصلی پدیدار شدن این حلقه‌ها کم خوابی است، اما برای از بین بردن این حلقه‌های تیره رنگ، حتی به طور موقتی، چه می‌توان کرد؟رایج‌ترین روش برای به دست آوردن مجدد انرژی هنگام خستگی و خواب آلودگی، مصرف قهوه و شیرینی است.
 البته این دو مورد می‌تواند وارد چرخه‌ای بی‌پایان شده و موجب بروز اختلالات در خواب شوند.


در نتیجه بی‌خوابی، سیاهی دور چشم و پف کردن آن در برخی موارد مشاهده می‌شود. بنابراین ما قصد داریم راه‌حلی را برای از بین بردن این حلقه‌های تیره، حتی به طور موقتی، به شما پیشنهاد کنیم. اگر این شیوه برای شما جواب داد، می‌توانید مرتب آن را تکرار کنید تا جای آن کاملا از بین رود.


با این همه، شاید برایتان عجیب باشد که بگوییم راه‌حل در واقع در همان قهوه است، البته نه به فرم نوشیدنی آن! قهوه حاوی ترکیب‌هایی است که از آن در مواد لایه‌بردار پوست استفاده می‌شود. در این روش، قهوه بر روی حلقه‌های تیره رنگِ دور چشم پخش شده و پنج الی 10 دقیقه بر روی آن می‌ماند.


کافی است مقدار کمی قهوه، فلفل سیاه و روغن نارگیل را با یکدیگر مخلوط کنید. سپس ترکیب به دست آمده را به آرامی روی حلقه‌های تیره‌ی دور چشم پخش کنید. فراموش کنید که زیاد آن را نکشید، چرا که ممکن است به پوست آسیب برساند. اجازه دهید که ترکیب بین پنج تا 10 دقیقه بر روی پوستتان بماند. سپس با استفاده از یک دستمال مرطوب آن را تمیز کنید.


مخلوط قهوه و فلفل سیاه سرعت گردش خون در آن ناحیه را بیشتر کرده و ترکیب این دو با روغن نارگیل باعث می‌شود تا راحت‌تر جذب پوست شود.

دکترسلام


قداست

?من یک زنم ...

 

خالقم سوره ای به نامم نازل کرد!

   ?من یک زنم...

خالقم طواف نساء را واجب کرده که بدون آن

حتی حج ات قبول نیست.

   ?من یک زنم....

خالقم به تو دستور داده که حجراسماعیل را نیز طواف کنی،

جایی که یک زن،هاجر در آن دفن است.

   ?من یک زنم...

و خالقم گفته باید هفت بار

پا در جای پای یک زن، هاجر بگذاری 

و آنقدر سعی کنی تا خدایت تو را بپذیرد.

   ?من یک زنم....

بهشت زیر پای مادر است...

روح انسان از درون من به او دمیده میشود...

هر روز پاسداری من از کودکم، ثوابی عظیم دارد.

   ?من یک زنم...

اگر یک ساعت همسرم، با محبت و انس با من باشد،

و به من خدمتی کند برای او برابر با هزار سال عبادت است..

   ?من یک زنم...

سرشت و صفات انسانها از شیر من است...

عفت من سرمایه الهی من است.

من چرک نویس هیچ احساسی نمیشوم!!!

   ?من همان زنم که نجابتم

قیمتم را از یک دنیا بالاتر میبرد.

   ?من عاشق سوره کوثرم...سوره ای که گواهی میدهد نسل پیامبر نسلی است که از سلاله یک زن است. 

?تقدیم به تمام زنان مخصوصا زنان نازنین ایران زمین?