سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دروازه ای در بهشت مخصوص روزه داران

شاید تصور ما این باشد که اعمال عبادی اسلامی یا حداقل چند عمل واجب اصلی، از همان روز نخست تولد اسلام، به مسلمانان ابلاغ شده باشد. اما تاریخ، یا بهتر بگویم روش تربیتی اسلام، چیز دیگری میگوید.

فاطمه حسینی مجرد /کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی - بخش قرآن تبیان
 بهشت

گواه مطلب آن که تقریباً تا 14 سال پس از بعثت پیامبر گرامی اسلام یعنی تا سال دوم هجری، هنوز "روزه" بر مسلمانان واجب نشده بود. نوشته اند روز دوم ماه شعبان سال دوم هجری یا به نقلی هم روز بیست و هشتم این ماه، روزی است که خطاب آمد: "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون. أَیَّاماً مَعْدُودات ..." (بقره، 183- 184) "اى کسانى که ایمان آورده اید روزه بر شما نوشته شده است آن گونه که بر امت هایى که قبل از شما بودند نوشته شده بود شاید پرهیزکار شوید. چند روز معدودى را باید روزه بدارید..."
خطاب شیرین "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا" ویژه ی آیات سوره های مدنی است. و سوره ی مبارکه ی بقره نیز که حاوی آیات فراوانی از احکام عبادی است، در مدینه نازل شده است.

آیه ای که حکم وجوب روزه را اعلام میکند، اشاره دارد که روزه گرفتن عبادتی مخصوص شما نیست؛ امت های قبلی هم ملزم بوده اند که روزه بگیرند. انسان وقتی می فهمد کار سختی را که به عهده ی اوست، دیگران هم قبل از او انجام داده اند، انجام آن برایش آسان تر می شود. و دیگر این که، روزه، عملی است که زمان کوتاه و محدودی دارد؛ در سال، فقط 30 روز.

با دقتی کوتاه در می یابیم که هر ظرافتی که برای ایده آل ترین تربیت لازم باشد، اسلام برای پروراندن امت پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله به کار بسته است. در جای لازم، صبورانه و با حوصله، شیوه ی "تدریج" را پیش می گیرد تا با فراهم شدن همه ی مقدمات لازم، احکام نورانی خود را در دل اهالی اسلام بنشاند؛ و گاهی در جای دیگر، قاطعانه و بی مهابا، یکی از پایه های فرهنگ شرک را در هم میشکند.
گویی اینجا برای برپایی حکم روزه، مقدمات چهارده ساله ای لازم بوده است. پیش از هجرت، 13 سال مکه فرصتی بود تا پایه های اعتقادی اسلام گذارده شود. سخن از توحید و معاد، و نفی اعتقادات شرک  آمیز جاهلی، بیشترین تأکید آیات مکی است.
آنچه که از فرهنگ مشرکانه ی بت پرستی در وجود این امت ریشه دوانده بود، باید به تدریج جای خود را به ایمان توحیدی می داد. برخی از احکام عبادات، خیلی زودتر، همزمان با این تحول عظیم، و شاید برای تسریع این تحول عظیم، واجب شده بود. مثل نماز. اهالی مکه، یک مرد را می دیدند که به نماز ایستاده و یک بانو و یک نوجوان هم پشت سرش، آنچه را او بجا می آورد، انجام می دهند. یعنی از وقتی که اسلام، تنها سه طرفدار داشت (پیامبر و خدیجه و علی بن ابیطالب علیهم السلام) نماز ستون دین بود.
اما قصه ی روزه، جور دیگری رقم خورده است. به فرموده ی امام باقر علیه السلام روزه یکی از پایه های بنای اسلام است: "اسلام بر پنج پایه بنا شده است: برپا داشتن نماز، پرداخت زکات، روزه ماه رمضان، حج بیت اللّه الحرام، و ولایت ما اهل بیت" (الأمالی للمفید : 353/4- میزان الحکمه، ج5، ص 371)
از ظرافت های دیگر اینکه: آیه ای که حکم وجوب روزه را اعلام میکند، اشاره دارد که روزه گرفتن عبادتی مخصوص شما نیست؛ امتهای قبلی هم ملزم بوده اند که روزه بگیرند. انسان وقتی می فهمد کار سختی را که به عهده ی اوست، دیگران هم قبل از او انجام داده اند، انجام آن برایش آسانتر میشود. و دیگر اینکه، روزه، عملی است که زمان کوتاه و محدودی دارد؛ در سال، فقط 30 روز.
علامه طباطبایی(رحمةالله علیه) سه نکته ی زیبا در اعلام حکم روزه را چنین بیان نموده است:

هر ظرافتی که برای ایده  آل ترین تربیت لازم باشد، اسلام برای پروراندن امت پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله به کار بسته است. در جای لازم، صبورانه و با حوصله، شیوه ی "تدریج" را پیش می گیرد تا با فراهم شدن همه ی مقدمات لازم، احکام نورانی خود را در دل اهالی اسلام بنشاند؛ و گاهی در جای دیگر، قاطعانه و بی مهابا، یکی از پایه های فرهنگ شرک را در هم می شکند.

1- بعد از آنکه در جمله: "یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ"، مساله وجوب روزه بر مسلمانان را خاطرنشان کرد، بلافاصله فرمود:" کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ" و فهمانید که شما مسلمانان نباید از تشریع روزه وحشت کنید، و آن را گران بشمارید، چون این حکم منحصر به شما نبوده، بلکه حکمى است که در امت هاى سابق  نیز تشریع شده بود.
2- (لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ)، یعنى علاوه بر اینکه عمل به این دستور، همان فائده اى را دارد که شما به امید رسیدن به آن ایمان آوردید، و آن، عبارت است از تقوا، و علاوه بر این، این عمل که گفتیم در آن، امید تقوا براى شما هست، همچنان که براى امتهاى قبل از شما بود،
3- عملى نیست که تمامى اوقات شما را و حتى بیشتر اوقاتتان را بگیرد، بلکه عملى است که در ایامى قلیل و معدود انجام مى شود، (أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ) (ترجمه تفسیر المیزان، ج 2، ص5)
ظاهراً حکم روزه برای امت اسلام قدری آسان تر و سبک تر از امت های قبل تشریع شده است. این را در روایتی میخوانیم که سؤال دانشمند یهودی را از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نقل فرموده است:
از امام حسن بن علىّ بن ابى طالب علیهما السّلام روایت شده است، که فرمود: تنى چند از یهود به نزد رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله آمدند، پس دانشمندترین ایشان درباره مسائلى از آن حضرت سؤال کرد، و از جمله سؤال هایش این بود که گفت: خداى عزّ و جلّ به چه منظور سى روز روزه در ساعات روز را بر امّت تو واجب ساخته است و بر امّتهاى دیگر بیش از این فرض فرموده است؟
رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: وقتى آدم علیه السّلام از آن میوه درخت خورد، سى روز اثر آن در شکم او باقى ماند، از این جهت خداى سى روز گرسنگى و تشنگى را بر نسل او فرض فرمود، و آنچه در شب می خورند تفضّلى از جانب خداى عزّ و جلّ در باره ایشان است. و کار بر آدم نیز بر همین گونه بوده است، و از این رو خدا آن را بر امّت من واجب ساخته است.
سپس این آیه را تلاوت فرمود: کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ، أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ . مرد یهودى گفت: راست گفتى یا محمّد، پس مزد کسى که این ایام را روزه بدارد چیست؟ فرمود: هیچ مؤمنى نیست که ماه رمضان را به قصد قربت روزه بدارد، مگر آنکه خداى تبارک و تعالى هفت خصلت را بر او واجب می سازد: نخست آنکه حرام را در بدنش ذوب میکند، و دوم آنکه او را به رحمت خداى تبارک و تعالى نزدیک می سازد، و سوم آنکه با این عمل خطاى پدرش آدم را جبران می کند، و چهارم آنکه فشارهاى بیهوش کننده جان دادن را بر او آسان می سازد، و پنجم آنکه او را از گرسنگى و تشنگى روز قیامت در امان می دارد، و ششم آنکه خدا برات آزادى از آتش جهنّم را به او عطا می کند، و هفتم آنکه خداى عزّ و جلّ او را از غذاهاى پاکیزه بهشت اطعام می نماید. گفت: راست گفتى، یا محمّد. (من لا یحضره الفقیه / ترجمه غفارى، على اکبر ومحمد جواد و بلاغى، صدر، ج 2، ص: 386)

در آخر:

حسن ختامی زیباتر از سخن رسول خدا صلی الله و علیه وآله در وصف پاداش روزه داران نیست که فرمود: "بهشت را دروازه اى است به نام «ریّان (سیراب)» که جز روزه داران از آن وارد نمى شوند. (معانی الأخبار: 409/90. میزان الحکمه، ج2، ص 283)


اعیاد شعبانیه مبارک باد

شعبان و شد و پـیک عشق از راه آمد

عطر نفس بقیة الله آمد

با جلوه سجاد(ع)، ابوالفضل(ع) و حسین(ع)

یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد

حلول ماه شعبان و فرخنده ایام اعیاد شعبانیه مبارک


برگرفته از وبلاگ فرهنگی مذهبی ثارالله www.sarollah.blog.ir

مسلمان واقعی

جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت : بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟! همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ! بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت : آری من مسلمانم جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا ! پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک او احتیاج دارد ! پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد ! جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید : آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟! افراد حاضر در مسجد یا دیدن چاقوی خونی همه نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند ! پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت : چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود !


سه نکته درباره ولایت مطلقه

مقصود از ولایت مطلقه ، ولایت مطلقه در اجراى احکام اسلام است ، یعنى فقیه و حاکم اسلامى ، ولایت مطلقه اش ، محدود به حیطه اجراست نه اینکه بتواند احکام اسلام را تغییر دهد.
نکاتی در رابطه با بحث ولایت فقیه و حدود اختیارات و وظایف او برای شما بیان می گردد:

1 - ولایت یا مسوولیت مطلقه ، اختصاص به برترین فقیه جامع الشرایط زمان دارد که

 اولا اجتهاد مطلق دارد و همه ابعاد اسلام را به خوبى مى شناسد .

وثانیا از عدالت و امانتى در خور اداره جامعه اسلامى بهره مند است که او را از کجروى ها و هوامدارى ها دور مى سازد .

و ثالثا ، داراى شناخت دقیق زمان و درک شرایط جارى جامعه و هوش و استعداد سیاسى و قدرت مدیریت و شجاعت و تدبیر است .

و چنین فقیهى را خبرگان مجتهد و عادل و منتخب مردم ، پس از فحص و جستجوى فراوان ، شناسایى کرده ، به مردم معرفى مى نمایند و سپس ، بر بقا و دوام و اجتماع همه شرایط و اوصاف رهبرى در شخص رهبر نظارت دارند و از اینرو، وجهى براى نگرانى نسبت به عدم کارایى یا هوامدارى و دیکتاتورى فقیه حاکم وجود ندارد.

2 - گفته شد که فقیه جامع الشرایط، همه اختیارات پیامبر صلى اللّه علیه و آله و امامان (علیهم السلام ) که در اداره جامعه نقش دارند را داراست .

 این سخن ، بدان معناست که فقیه و حاکم اسلامى ، محدوده ولایت مطلقه اش تا آنجایى است که ضرورت نظم جامعه اسلامى اقتضا مى کند اولا، و ثانیا به شان نبوت و امامت و عصمت پیامبر و امام مشروط نباشد و بنابراین ، آن گونه از اختیاراتى که آن بزرگان از جهت عصمت و امامت و نبوت خود داشته اند، از اختیارات فقیه جامع الشرایط خارج است .

و اگر مثلا پیامبر اکرم صلى اللّه علیه و آله بنابر شان نبوت و عصمت خود، درباره ازدواج دو نفر که خارج از مساله اجتماع و ضرورت اداره جامعه است نظرى صادر فرموده و آنان را به ازدواج دعوت و امر نموده اند، در چنین مواردى ، ولى فقیه ، اختیارى ندارد و هر موردى از اختیارات آن بزرگان که ثابت شد منوط و مشروط به سمت هاى اختصاصى آنان مى باشد و مربوط به اداره جامعه نیست مانند نماز عیدین که در عصر خود امام زمان (ارواحنا فداه ) واجب است از حوزه اختیارات فقیه خارج مى گردد.

امام خمینى (رض ) با همه بزرگى و عظمتى که داشتند و نظریه ولایت مطلقه فقیه را مطرح نمودند، درباره نماز عید فطر و عید قربان احتیاط مى کردند و مى فرماید: احتیاط آن است که در عصر غیبت ، فرادا خوانده شود و به جا آوردن آن در جماعت به قصد رجاء و نه به قصد ورود، اشکالى ندارد (427) اکنون نیز کسى از فقها قائل نشده است که نماز عیدین ، در عصر غیبت ولى عصر عج واجب است ، زیرا امام آن دو نماز در صورت وجوب خصوص معصوم است و در صورت نبودن امام معصوم علیه السلام ، حاکم اسلامى یا منصوب خاص از سوى ایشان امام جماعت خواهد بود.

3 - مقصود از ولایت مطلقه ، ولایت مطلقه در اجراى احکام اسلام است ، یعنى فقیه و حاکم اسلامى ، ولایت مطلقه اش ، محدود به حیطه اجراست نه اینکه بتواند احکام اسلام را تغییر دهد اولا و ثانیا در مقام اجرا نیز مطلق به این معنا نیست که هر گونه میل داشت ، احکام را اجرا کند، بلکه اجراى احکام اسلامى نیز باید توسط راهکارهایى که خود شرع مقدس و عقل ناب و خالص بیان نموده اند، صورت گیرد.

بنابراین ، ولایت مطلقه فقیه را مى توان با سه امر ذیل بیان نمود:

1) فقیه عادل ، متولى و مسوول همه ابعاد دین در عصر غیبت امام معصوم علیه السلام است و شرعیت نظام اسلامى و اعتبار همه مقررات آن ، به او بر مى گردد و با تایید و تنفیذ او مشروعیت مى یابد.

2) اجراى همه احکام اجتماعى اسلام که در نظم جامعه اسلامى دخالت دارند، بر عهده فقیه جامع الشرایط است که یا خود او به مباشرت آنها را انجام مى دهد و یا با تسبیب به افراد صلاحیت دار تفویض مى کند.

3) در هنگام اجراى دستورهاى خداوند، در موارد تزاحم احکام اسلامى با یکدیگر، ولى فقیه براى رعایت مصلحت مردم و نظام اسلامى ، اجراى برخى از احکام دینى را براى اجراى احکام دینى مهم تر، موقتا تعطیل مى کند و اختیار او در اجراى احکام و تعطیل موقت اجراى برخى از احکام ، مطلق است و شامل همه احکام گوناگون اسلام مى باشد، زیرا در تمام موارد تزاحم ، اهم بر مهم مقدم مى باشد و این تشخیص علمى و تقدیم عملى ، به عهده فقیه جامع الشرایط رهبرى است .

تذکر: ولایت فقیه عادل ، داراى صفات ثبوتى است که در فصل سوم کتاب ، به تفصیل درباره آنها بحث شد (428) و نیز داراى صفات سلبى است که نشانه حریت امت اسلامى و آزادى مکتب رهائى بخش اسلام است :

 1 - ولایت فقیه عادل ، از سنخ سرپرستى هاى موروثى نیست تا در اسره اى (خاندانى ) محبوس گردد و دوده اى (نسلى ) به آن پرسه زنند و آن را به نام خویش ثبت کنند.

2 - ولایت فقیه عادل ، با حفظ عدم توراث ، از آسیب اطلاق و گزند رهائى ، رهاست ، یعنى مطلق و بى قید نیست تا به صورت حکومت استبدادى درآید، بلکه داراى قیود وافر علمى و فراوان عملى است که حفظ آنها، حدوثا و بقا لازم مى باشد.

 بنابراین ، ولایت فقیه عادل ، مشروط به شرایط مزبور است که : لا ولایه الا بتلک الشروط کما لاصلاه الا بطهاره .

 اگر والى امت اسلامى ، حدوثا فاقد برخى از آن شرایط علمى یا عملى باشد، هرگز به ولایت نمى رسد و اگر بقا واجد آنها نبود از سرپرستى مسلمین منعزل خواهد شد، چنانکه مبسوط آن در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران آمد و تشخیص آن ، بر عهده خبرگان است . (429)

آشنایان به فقه اسلامى آگاهند که ولایت بر امور جامعه ، وظیفه است نه امتیاز، و به عنوان واجب عینى یا کفائى بر واجدان شرایط الزام شده است .

لذا در نصوص تکریم فقیهان و در احادیث تجلیل عالمان دینى چنین آمده است :

 قال رسول الله : الفقها امنا الرسل ما لم یدخلوا فى الدنیا (430) ورود فقیه در دنیا، همان دنیاطلبى و جاه خواهى و زر اندوزى و یارى رسانى به زورمداران و... است و فقهى که رهنمود نبرد با زر و زور نباشد، مرد رهبرى نخواهد بود وگرنه ، عرض خود مى برد و زحمت امت روا مى دارد، که البته ساخت فقهاى دینى ، از چنین لوث و روثى منزه است ، زیرا عدالت آنان ، حصن حصینى است که تسخیرناپذیر است .

 


تهیه و تنظیم : محمد حسین امین ، گروه حوزه علمیه تبیان

منبع :کتاب ولایت فقیه آیه الله جوادی املی


کتاب تنهایی باهم ویِژه ایام اعتکاف منتشر شد

کتاب تنهایی با هم ویژه ایام اعتکاف از سوی انتشارات مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم منتشر شد
تاب تنهای با هم، در قالبی داستانی در فضای اعتکا‏ف، معتکف را با مسائل اخلاقی، اجتماعی و اعتقادی، خصوصاً اما زمان(عج)آشنا می کند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب در خصوص اهمیت اعتکاف می فرمایند:
«توصیه من این است که در این سه روزی که شما در مسجد هستید، تمرین مراقبت از خود بکنید ...، کتاب که می خوانید، ... در همه این چیزها رضای الهی را بر هوای نفس‌تان مقدم بدارید.

جهت دریافت این کتاب با تخفیف 50% می توانید به انتشارات مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم به آدرس : خیابان شهدا ، کوی آمار بن بست شهید علیان مراجعه و یا با شماره تلفن 025307737801 داخلی 7 تماس حاصل نماید