در این زندگی بمانم یا طلاق بگیرم؟
فکر کردن به طلاق و جدایی آن هم هنگام رویارویی با اولین مشکلات زناشویی چاره کار نیست.
طلاق و جدایی
عده زیادی از زن و شوهرهایی که تازه زندگی مشترکشان را شروع کردهاند، گمان میکنند تمام زندگی باید ماه عسل باشد و هیچ درگیری و اختلافی قرار نیست به وجود بیاید. بعضی از آنها به محض اینکه اولین اختلافنظر و مشکل در زندگیشان رخ میدهد، همهچیز دلشان را میزند، احساس میکنند که ادامه زندگی هیچ فایدهای ندارد، از همسر و زندگی مشترکشان ناامید میشوند، به طلاق و جدایی فکر میکنند و در آخر نسنجیده و عجولانه دست به اقدامات جبرانناپذیری میزنند. گاهی هم این طرز فکر در گذشته فرد ریشه دارد که مشکلات را دوچندان میکند. درست مثل کیمیا که بعد از رویارویی با اولین مشکل به فکر طلاق و جدایی افتاد. اما این چاره کار است؟ دکتر بهزاد تریوه، روانشناس و مشاور خانواده در این باره توضیحات و راهکارهای مفیدی را ارائه میدهد که در ادامه میخوانید.
طلاق همیشه بهترین راهحل نیست
یکی از مسائلی که در حل مشکلات و بحرانها در روابط ـ که زندگی زناشویی را هم تحتالشعاع قرار میدهدـ اهمیت بسیار زیادی دارد، این است که طرفین هنگام عصبانیت هیچ اقدامی برای حل مشکل نکنند. اینکه زن و شوهرها به محض مواجهه با اولین مشکل در زندگی مشترک به جدایی و طلاق فکر کنند، نهتنها راهکار مناسبی نیست بلکه مشکلات پیشبینی نشده زیادی را هم به بار خواهد آورد. در چنین شرایطی افراد به جای فکر کردن زیاد به مشکل و پافشاری برای حل آن به هر قیمتی مثل طلاق گرفتن، بهتر است مدتی صبر کنند و به خود، طرف مقابل و رابطهشان فرصت دهند تا آتش خشمشان فروکش کند و سپس به مسائل جدی و مهمی از قبیل ادامه دادن رابطه یا ترک کردن، طلاق و جدایی فکر کنند.
چه افرادی سریعا به طلاق فکر میکنند؟
بسیاری از افراد به علت ویژگیهای شخصیتی و شیوه تربیتیشان ذهن راهکارمدار ندارند و هنگام مواجهه با مشکلات هیچ تلاشی برای حل مشکلشان نمیکنند و سعی در پاک کردن صورت مسأله دارند. ذهن راهکارمدار ذهنی است که به جای اینکه بدون هیچ بررسی، تلاش و کوششی از کنار مشکلات رد شود واقعبینانه و شجاعانه با مشکل روبهرو شود، جوانب را بررسی و برای حل آن تلاش کند. داشتن یک ذهن راهکارمدار مهارتی است که افراد از کودکی و در طول زندگی آن را یاد میگیرند. دستهای از افراد بهگونهای تربیت میشوند که از کودکی یاد نمیگیرند با مشکلات بجنگند؛ از این رو در بزرگسالی هنگام مواجهه با مسائل زندگی به جای حل مشکل صورت مسأله را پاک میکنند.
اگر فردی از کودکی مهارت داشتن ذهن راهکارمدار را نیاموخته میتواند با مراجعه به روانشناس و با انجام تمرینات مناسب این مهارت را آموزش ببیند.
برای حل مشکلات پافشاری کنید
زن و شوهر نباید به این سادگیها از پا بنشینند و باید برای حل مشکلاتشان پافشاری کنند. در ابتدا باید این باور را در خود ایجاد کنید که اگر راه صحیحی را پیش بگیرید، میتوانید مشکل را از سر راهتان بردارید. سپس این راهکارها را دنبال کنید:
1- صادقانه تصمیم به حل مشکل بگیرید.
2- همواره شناختتان را نسبت به یکدیگر افزایش دهید.
3- با دقت به صحبتهای یکدیگر گوش دهید.
4- هنگام گفتوگو هیجاناتتان را کنترل کنید.
5- احساساتتان را کامل و صادقانه ابراز کنید.
6- به نظرات یکدیگر احترام بگذارید.
7- با کمک همسرتان علت مشکل را ریشهیابی کنید.
8- راهکارهای لازم را برای حل مشکل شناسایی کنید.
9- امیدتان را از دست ندهید و تلاش کنید.
چرا طلاق و جدایی؟
علاوه بر این، آستانه تحمل بعضی افراد هنگام رویارویی با مشکل و اختلافنظر بسیار پایین است؛ بنابراین هنگامی که به مشکلی برمیخورند، سریعا ناامید میشوند و گمان میکنند مشکلات پیشآمده حلنشدنی است و بهتر است همهچیز یکباره تمام شود و جدایی را مناسبترین و بهترین راه میپندارند.
از طرفی این افراد باور دارند همه مشکلات و ناراحتیها تقصیر طرف مقابلشان است و هنگامی که مشکلی در رابطهشان ایجاد میشود گمان میکنند با ترک کردن طرف مقابل و جدایی تمام مشکلاتشان برطرف میشود؛ از این رو سریعا به جدایی و طلاق فکر میکنند. در صورتی که دو نفری که با هم ازدواج کردهاند باید این باور را داشته باشند که هر دو نفر به سهم خود در ایجاد مشکل پیشآمده سهیم هستند.
یکی از بدترین تفکرات و باورها در زندگی زناشویی این است که یکی از زوجین هنگام رویارویی با مشکل اینگونه بیندیشد که «من از این زندگی خستهام»، «او این مشکلات را ایجاد میکند» و «من در این رابطه حالم خوب نیست». اگر فرد باور داشته باشد که مشکل از یک طرف نیست بلکه مشکل در ارتباط شکل گرفته و هر دوی آنها هستند که این ارتباط را شکل دادهاند، بنابراین خود را در ایجاد مشکل سهیم میداند و نسبت به حل آن هم احساس مسوولیت میکند.
پیامدهای منفی تهدید به جدایی
1. ایجاد ذهنیت منفی
افرادی که هنگام رویارویی با مشکلات بدون هیچ تلاشی به جدایی فکر میکنند با این عملکرد نوعی بیثباتی را در ارتباطشان ایجاد میکنند. در این مواقع طرف مقابل گمان میکند که هر قدر هم انگیزه داشته باشد و هر قدر هم برای بهتر کردن رابطه تلاش کند و امید به بهبود اوضاع داشته باشد، گویی بیفایده است چون طرف مقابلش هیچ تلاشی برای این کار نمیکند و جدایی و طلاق را تنها راهحل میداند. این حالت یک ذهنیت منفی در او ایجاد میکند و نسبت به رابطه و طرف مقابل دچار و بیاعتمادی میشود.
2. ایجاد حس بیاعتمادی
رابطه زناشویی یکی از مستحکمترین روابط است و طولانیمدتترین قراردادی است که بین دو نفر بسته میشود؛ بنابراین اگر دو نفر در این رابطه احساس ضمانت و مسوولیت ملموس و شفافی را به یکدیگر ندهند، طبیعی است که رابطهشان با مشکل مواجه شود. وقتی در یک ارتباط یکی از طرفین سر هر مشکلی حرف از جدایی و طلاق به میان میآورد، نوعی حس بیاعتمادی را در طرف مقابلش ایجاد میکند. طبیعی است که طرف مقابل چنین فردی از این رفتار این برداشت را کند که شاید آنقدر که باید برای او جذاب نیست و به همین دلیل تمایلی به ادامه ارتباط با او ندارد. همینطور ممکن است فکر کند شاید او قصد دارد ارتباط جدیدی را با شخص دیگری شروع کند و به همین دلیل به جای حل مشکل فکر جدایی دارد.
نوشدارو بعد از مرگ سهراب
همیشه میگویند پیشگیری بهتر از درمان است. بسیاری از دخترها و پسرهایی که با هم ازدواج میکنند، هنگام رویارویی با اولین مشکلات زناشویی و تلاش برای حل آن تازه به این نتیجه میرسند که برای ازدواج با یکدیگر مناسب نبودهاند؛ بنابراین مشاوره پیش از ازدواج را جدی بگیرید و قبل از ازدواج برای اینکه مطمئن شوید فردی را که انتخاب کردهاید برای ازدواج با شما مناسب است با روانشناسان و مشاوران پیش از ازدواج مشورت کنید و طی جلسات مشاوره پیش از ازدواج مهارتهای لازم را برای شروع یک زندگی مشترک موفق فرابگیرید.
زندگی ایده ال